تحولات لبنان و فلسطین

مناظرات الرضا به مجموعه مناظره‌هایی گفته می‌شود که علی بن موسی الرضا(ع) با علمای مذاهب مختلف اعتقادی و کلامی برگزار می‌کرد و با الگوگیری از آن می‌توان شیوه مناسبی برای آموزش تفکر برانگیز جدل و مناظره برای کودکان و نوجوانان طراحی و اجرا کرد.

آموزش تفکر به کودکان و نوجوانان با اقتباس از مناظره‌های علی بن موسی الرضا(ع)

دکتر ‌امین بابادی، مشاور معاون طرح و برنامه سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی با بیان اینکه در جهان امروز با افزایش اطلاعات و سهولت ارتباطات به موازات افزایش آگاهی افراد، مسائل و مشکلاتی هم که نیاز به حل شدن دارند افزایش می‌یابند، می‌گوید: به همین دلیل است که تبیین درست و دقیق مسائل، بیان درست پرسش‌ها و تلاش به منظور دستیابی به پاسخ مسائل و پرسش‌ها، با توجه به گسترش فزاینده آگاهی و دانش افراد بیش از پیش اهمیت یافته است.

او یادآور می‌شود: یکی از مهمترین دغدغه‌های پدران و مادران و متولیان نظام‌های آموزشی، آموختن مهارت‌های تفکر برای حل مسائل فرا روی نسل‌های آینده است. به همین دلیل امروزه علاقه کار فلسفی با کودکان در نظام‌های آموزشی کشورهای مختلف رو به افزایش است. با توجه به اینکه سنین بین ۵ تا ۱۱ سالگی، سنین شکل‌گیری شخصیت به حساب می‌آید، لازم است کار فلسفی با کودکان از مقطع پیش دبستانی و دبستان در برای فرزندان میهن عزیزمان مورد توجه ویژه قرار گیرد. به اعتقاد ‌اندیشمندان تعلیم و تربیت عقلانیت؛ تفکر ابعاد مختلفی دارد و این امر از طریق کار فلسفی با کودکان با سهولت و اثربخشی بیشتر محقق می‌گردد. در واقع عقلانی بودن پنج بعد یا جنبه را در بر می‌گیرد که عبارتند از: جنبه انتقادی، خلاق، تعهد، متنی یا زمینه‌ای و در نهایت جنبه تضمینی که این جنبه‌ها ابعاد سنجشی، تحلیلی، عاطفی، موقعیتی و زیباگرایی را تبیین می‌کنند.

دکتر بابادی با بیان اینکه تفکر فلسفی متضمن تفکر خلاقانه و نوآورانه است، تصریح می‌کند: کسی که تفکر فلسفی دارد مسائل و تفکرات خود را مدام مورد بازاندیشی قرار می‌دهد و ضمن تعریف مجدد آن‌ها مجموعه‌های جدیدتری از پیش فرض‌ها را مطالعه می‌کند. بر همین اساس، سقراط مردم را تشویق می‌کرد که همواره امکانات و راه حل‌های دیگری را هم تصور کنند و در کنار آنچه که در یک لحظه درست می‌دانند، به راه حل‌های دیگری هم که ممکن است درست باشند توجه و تأمل کنند و جست و جوی گزینه‌ها را هم مد نظر قرار دهند. نکته دیگر اینکه همه مسائل همان طور که ممکن است برای بزرگسالان مهم و جالب باشد، برای کودکان نیز چنین‌اند. کودکان هم علاقه‌مند به دانستن علت و چرایی امور هستند، آنان هم به فهم دلایل و کشف جانشین‌هایی برای آن دلایل علاقه دارند و در عین حال نیازمند دانستن ظوابط تشخیص دلایل نامعتبر هستند.

این پژوهشگر تعلیم و تربیت می‌گوید: روشن است که کنجکاوی کودکان در مسائل گوناگون و بیان‌ ایده‌هایشان از زندگی شخصی آن‌ها نشأت می‌گیرد. برای رشد و توسعه همه جانبه کنجکاوی کودکان و به تبع آن رشد تفکر و عقلانیت آن‌ها، مربی نیازمند خلق و ایجاد محیط یا شرایطی است که به این موضوع اختصاص یابد. محیطی که کودکان بتوانند صمیمانه و به دور از هر گونه دستور و اجبار به بحث بپردازند، یاد بگیرند چگونه گوش دهند، فکر کنند، صحبت کنند، چه موقع سکوت کنند آن هم سکوت توأم با تفکر و به دنبال آن کاوش فلسفی را در پیش گیرند. محیطی که به آن‌ها بیاموزد چگونه دیدگاه‌های یکدیگر را در حالی که مخاطب اصلی آن‌ها معلم نیست، بلکه دوستان‌شان هستند، مطرح کنند. مهم‌ترین رویکردها و روش‌های آموزش تفکر فلسفی به کودکان از قبیل فلسفه در مقام آموزش آرای فلاسفه، فلسفه در مقام فلسفیدن، رویکرد حذفی، رویکرد انفعالی جذبی، رویکرد بومی‌سازی برنامه، رویکرد انتگرال به برنامه فلسفه برای کودکان به عنوان رویکردهای آموزش فلسفه به کودکان و قصه و داستان، روش بازی، کتاب‌های درسی و غیردرسی، فیلم‌ها و انیمیشن‌های آموزشی، روش جدال و مناظره، یادگیری مشاهده و تحلیل مشاهده، روش اکتشافی، پرسش و پاسخ در قالب روش‌های آموزش فلسفه به کودکان می‌باشند.

مناظره مهمترین روش آموزشی به نوجوانان

عضو هیئت علمی دانشگاه به مناظرات آقا علی بن موسی الرضا(ع) نیز اشاره کرده و توضیح می‌دهد: روش جدل و مناظره یکی از مهمترین شیوه‌های آموزش تفکر به کودکان و نوجوانان است. برای آموزش شیوه جدل و مناظره نمونه‌ها و الگوهای متعددی توسط صاحبنظران پیشنهاد شده است. با غور در این الگوها، می‌توان با اقتباس از مناظره‌های علی بن موسی الرضا شیوه مناسب و کاربردی را برای آموزش تفکر طراحی و اجرا کرد. مجالس الرضا، مناظرات الرضا و احتجاج الرضا به مجموعه مناظره‌هایی گفته می‌شود که علی بن موسی الرضا(ع) امام هشتم شیعیان دوازده ‌امامی، با علمای مذاهب مختلف اعتقادی و کلامی برگزار می‌کرد و با الگوگیری از آن می‌توان شیوه مناسبی را برای آموزش تفکر برانگیز جدل و مناظره برای کودکان و نوجوانان طراحی و اجرا کرد.

او خاطرنشان می‌کند: شیوه مناظره علی بن موسی الرضا(ع) نسبت به طرف مقابل او متفاوت گزارش شده است. او در مواجهه با زنادقه و خدا ناباوران؛ از دلیل و برهان‌های عقلی استفاده می‌کرد چرا که این طایفه، هیچ کتاب و نقلی را قبول نداشتند و تنها با استناد به عقل، استدلال خود را پیش می‌بردند. او همچنین در مناظره با اهل کتاب نیز از استدلال‌های عقلی استفاده می‌نمود. شیوه وی در مواجه با اختلافات اعتقادی و نظرات مخالف، صبر و سعه صدر بود و سعی در آرام کردن فضای مناظره داشت. آنچه در آموزش تفکر و فلسفه برای کودکان توصیه می‌شود، حلقه کندوکاوی است که در آن به علت حاکم بودن فضای پژوهشی، همیشه پرسش وجود دارد و فعالیت این حلقه را به جست و جوی حقیقت و حل آن مسئله هدایت می‌کند و به صورت کلی‌تر، فعالیت فرزندان دانش‌آموز در حلقه کندوکاو را به جست و جوی معنا مبدل می‌کند. در حلقه کندوکاو فلسفی، ما هرگز کندوکاو را با این هدف که باید به جواب خاصی برسیم یا هرگز به جوابی نرسیم، شروع نمی‌کنیم. ما نمی‌دانیم به چه چیزی خواهیم رسید، به همین دلیل از سوی بزرگسال، والدین یا معلم هیچ اقدامی برای رسیدن به این یا آن پاسخ صورت نمی‌گیرد.

دکتر بابادی در پایان با تاکید بر اینکه والدین و اولیای مدرسه می‌توانند مباحث و مسائل پیرامون امامت و مناظره علمی مبتنی بر مناظرات امام رضا(ع) را به عنوان محور بحث حلقه‌های کندوکاو قرار دهند، می‌گوید: رفتار آموزشی بزرگسال، والدین یا معلم، متوجه شکل‌ دادن به قضاوت بچه‌هاست، نه مجموعه جواب‌ها. برای کمک به دانش‌آموزان تا اینکه داوران بهتری شوند، اگر لازم باشد بزرگسال سؤالاتی را می‌پرسد که آن‌ها را برمی‌انگیزد تا در صورت لزوم در قضاوتشان تغییر ایجاد کنند، اصطلاحاتشان را تعریف کنند، پیش‌فرض‌هایشان را مشخص نمایند و نتایج را تشخیص دهند، مثال نقض جست‌وجو کنند یا از دیگران سؤال کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.